loading...

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

Content extracted from http://hoseiniehfatemiehkakhkiha.blog.ir/rss/?1745916958

بازدید : 0
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1404 زمان : 14:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

بعضی‌ها فکر می‌کنن برای فاتحه خوندن، حتماً باید به قبرستون رفت و برای هر نفر هم باید یه فاتحه جدا خوند!

در حالی که این درست نیست.

فاتحه رو از راه دور (مثلاً از خونه) هم می‌شه خوند و ثوابش به میّت می‌رسه. (البته رفتن به قبرستان هم خیلی خوب و سفارش شده!).

ثواب یک فاتحه رو هم می‌شه خیلی راحت به روح چند نفر یا حتی همه رفتگان‌تون هدیه کرد. خدا به کرمش برای همه این ثواب رو لحاظ می‌کنه.

منبع : احکام به زبان خیلی ساده

بازدید : 0
چهارشنبه 9 ارديبهشت 1404 زمان : 13:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

اهمیت دختر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

از مبارکی زن این است که فرزند نخست او دختر باشد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

بوی فرزند، از بوی بهشت است و دختران را جز مومن، کسی دوست ندارد.

امام صادق علیه السلام:

پسرها نعمت‌اند و دخترها نیکی. خداوند از نعمت‌ها سوال و به نیکی‌ها پاداش می‌دهد.

ابن عباس از رسول اکرم نقل کرده است که فرمودند:

کسى که تحفه‏اى بخرد و براى خانواده خود بیاورد، اجر او در پیشگاه الهى مانند کسى است که به مستمندان کمک کرده باشد. سپس در نوع تقسیم تحفه فرمود: اول به دختر بچه‏ها بدهید سپس به پسرها، آن کس که دختر بچه خود را مسرور نماید اجر آزاد کردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل دارد و آن کس که دیده پسر بچه خود را روشن کند مانند کسى است که از خوف خداوند گریسته باشد و اجر گریه از خوف خداوند، جنات نعیم است.

منبع:حکمت نامه کودک، آیت الله ری شهری، صفحه ۲۹

بازدید : 1
دوشنبه 7 ارديبهشت 1404 زمان : 17:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

۱. مرد باید در حال نماز عورتین خود را بپوشاند، هر چند کسی او را نمی‌بیند و بهتر است از ناف تا زانو را بپوشاند.
۲. زن باید موقع نماز، تمام بدن و موی خود را بپوشاند ولی پوشاندن صورت به مقداری که شستن آن در وضو واجب است و دست‌ها و پاها تا مچ، لازم نیست. البته در صورت وجود نامحرم، باید پاها تا مچ نیز پوشانده شود.

توجه

  • از آنجا که چانه، جزیی از صورت است، لذا لازم نیست در نماز آن را بپوشاند، ولی پوشاندن قسمت پایین چانه واجب است.

    -اگر در بین نماز متوجه شود که پوشش لازم را ندارد، احتیاط آن است که نماز را تمام کرده و دوباره آن­را بخواند؛ البته درصورتی‌که بلافاصله خود ­را بپوشاند، بعید نیست نمازش صحیح باشد.

    -اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش واجب را نداشته، نمازش درست است.

  • منبع :رساله آموزشی رهبری

بازدید : 2
يکشنبه 6 ارديبهشت 1404 زمان : 14:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

-نماز‌های یومیه
- نماز طواف که پس از طواف واجب خانه‌ی کعبه خوانده می‌شود.
-نماز آیات که هنگام خورشید گرفتگیو ماه‌گرفتگی و زلزله و امثال آنها خوانده می‌شود.
- نماز میت که بر بدن مسلمانی که از دنیا رفته، خوانده می‌شود.
-نماز قضای پدر و بنابراحتیاط واجب مادر که بر پسر بزرگ واجب است.
- نمازی که به واسطه‌ی نذر، عهد و قسم یا به واسطه‌ی اجاره واجب ( 1 ) است خوانده شود.

--------------------------------------------------------------------

(1) در واقع آنچه واجب است عمل به نذر، عهد، قسم و اجاره می­باشد، نه اینکه نماز مستحب تبدیل به نماز واجب شده باشد.

منبع : رساله آموزشی رهبری

بازدید : 6
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1404 زمان : 12:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

عبادت یا عبودیت؟ مسأله این است

عبادت مهمتر است یا عبودیت؟

بسیاری عبادت را مشروط می‌کنند و می‌گویند: تا دلیلش را ندانیم انجام نمی‌دهیم!!!

مثلا: تا ندانیم چرا تراشیدن ریش حرام است…

و یا تا ندانیم چرا شستن دست‌ها در وضو از بالا به پایین است…

و یا ما که بعد از جنابت حمام می‌رویم؛ چرا باید به این ترتیب غسل کنیم و…

اما اگر کسی عبودیت داشت “چرا” نمی‌گوید.

روایتی فوق العاده مهم و کارگشا:

قال الإمام الصادق علیه السلام: أمر الله إبلیس بالسجود لآدم، فقال: یا رب وعزتک إن أعفیتنی من السجود لآدم لأعبدنک عباده ما عبدک أحد قط مثلها، قال الله جل جلاله: إنی احب أن اطاع من حیث ارید.

امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند به ابلیس دستور داد بر آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا! سوگند به عزتت که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری تو را چنان پرستشی کنم که هرگز کسی مانند آن تو را نپرستیده باشد. خداوند جل جلاله فرمودند: من دوست دارم آن گونه که اراده می‌کنم اطاعت شوم.

منبع: بحار الأنوار، جلد ۶۳، صفحه ۲۵۰

داستان:

مفضل بن عمر می‌گوید: من و عبدالله بن ابى یعفور خدمت امام رسیدیم. امام براى پذیرایى از ما میوه آورد، اما عبدالله به ایشان عرضه داشت که براى ناراحتى معده‌اش نمى‌تواند چیزى بخورد.

سپس عبدالله به امام گفت: ((اى امام بزرگوار، شما مى‌دانید که من همواره از شما اطاعت کرده‌ام و هر چه گفته‌اید نه نگفته‌ام ، اگر این انار را نصف کنید و بگویید این نیمه حرام است و نیمه دیگر حلال است من بدون چون و چرا قبول مى‌کنم، چون حرف شما حجت است)).

امام به او فرمود: ((خدا رحمتش را شامل حالت گرداند)).

سپس عبدالله بیمارى‌اش و درمان آن را که پزشک گفته باید شراب بخورد را به امام گفت و پرسید: حال چه مى‌فرمایید؟

امام صادق علیه السلام به او فرمود: شراب حرام است، هرگز شراب ننوش، این شیطان است که تو را وسوسه مى‌کند و مى‌خواهد به بهانه شفاى دردت، شراب به تو بنوشاند، اگر از شیطان نافرمانى کنى؛ او نیز مأیوس مى‌شود و دست از تو برمى دارد.

از این سخن امام، عبدالله خوشحال شد و دلش آرام گرفت. از امام خداحافظى کردیم و بازگشتیم. روز به روز حال عبدالله بدتر شد، اقوامش شراب آوردند تا او بنوشد، اما او نخورد.

مفضل، من شنیده‌ام اگر براى معالجه باشد اشکالى ندارد.

اگر اشکال نمى‌داشت امام صادق او را منع نمى‌کرد… به هر حال، روزهاى آخر عمرش را در بستر گذراند، پسر عمویش به او گفته بود ((بیچاره، بخور اگر شراب ننوشى مى‌میرى)). عبدالله نیز در جوابش گفته بود ((به خدا قسم یک قطره هم نخواهم نوشید)). چند روزى در بستر ماند و درد را تحمل کرد. خداى متعال هم او را براى همیشه شفا داد.

منبع: رجال کشى، صفحه ۲۴۷ تا ۲۴۹

منبع : منبرک

بازدید : 6
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1404 زمان : 12:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

جایی ننوشته است گنهکار نیاید

شیخ بهایی یکی از دانشمندان بزرگ ایران است.

ایشان معماری کلی حرم امام رضا علیه السلام را با ظرافت زیادی انجام داده‌اند؛ به طوری که در آن دوران با امکانات کم گلدسته‌ها را طوری طراحی کرده‌اند که از هر طرف گنبد در وسط قرار بگیرد.

داستانک:

شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشته‌اند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام می‌شده است. قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی‌پیش می‌آید.

شیخ سفارش‌های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می‌کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس).

سفر شیخ به درازا می‌کشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر می‌مانند، هنگامی‌که از سفر باز می‌گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر می‌رسد، با تعجب بسیار می‌بیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.

شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض می‌کند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض می‌کند: ما می‌خواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع‌تر به پایان برسد.

شیخ بهایی (قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و از تولیت در این مورد توضیح می‌خواهند. تولیت حرم نقل می‌کند: چند شب پی در پی آقا امام رضا علیه السلام به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمی‌شود و هر کس بخواهد می‌تواند بیاید

شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری می‌شود و به سمت ضریح می‌رود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری می‌شود. ایشان چنین تعریف می‌کند: من می‌خواستم یکی از طلسم‌ها را به صورت کتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمی‌توانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.

دیدم همه جا در صحن و سرایت

جایی ننوشته است گنهکار نیاید

بعضی‌ها می‌گویند ما گنهکاریم، رویمان نمی‌شود حرم برویم. اما امام رضا علیه السلام طبیب است. آدم سالم که پیش طبیب نمی‌رود. این ما هستیم که مریض گناهیم و باید به نزد طبیب برویم.

منبع : منبرک

بازدید : 8
سه شنبه 1 ارديبهشت 1404 زمان : 12:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

سکوت

قال امیرالمومنین علیه السلام:

قرَأْتُ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَت مِنْ کُلِّ کِتَابٍ کَلِمَهً مِنَ التَّوْرَاهِ مَنْ صَمَتَ نَجَا . . .

تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه‏اى انتخاب کردم:

از تورات این جمله را انتخاب کردم: “هر که سکوت اختیار کند نجات یابد.”

منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه: ۳۴۲

داستان:

لقمان حکیم به پسرش گفت:

“امروز طعام مخور و روزه بگیر، و موقع افطار هرچه از صبح بر زبان آوردی، بنویس. شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آنگاه روزه‏ات را باز کن و طعام خور.”

“شبانگاه، پسر هرچه نوشته بود، خواند. دیروقت شد و فرصت افطار گذشت و نتوانست طعام بخورد.

روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد.

روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر پدر خواند، دیر شد و او نتوانست طعامی‌بخورد.

روز چهارم، هیچ نگفت.

شب، پدر از او خواست که کاغذها را بیاورد و نوشته‏‌ها را بخواند.

پسر گفت: امروز هیچ نگفته‌ام تا بخوانم.

لقمان گفت: “پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته‏‌اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى.

خلاصه چهار کتاب آسمانی(۲)

قناعت

ادامه پست قبلی

قال امیرالمومنین علیه السلام:

قرَأْتُ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَت مِنْ کُلِّ کِتَابٍ کَلِمَهً . . . وَ مِنَ الْإِنْجِیلِ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ…

تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه‏اى انتخاب کردم:

از انجیل این جمله را انتخاب کردم: “هر کس قناعت داشته باشد زندگی راحتی دارد.”

منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه: ۳۴۲

داستان ۱:

گویند شغالی، چند پرِ طاووس بر خود بست و سر و روی خویش را آراست و به میان طاووسان درآمد. طاووس‌ها او را شناختند و با منقار خود، بر او زخم‌ها زدند. شغال از میان آنان گریخت و به جمع همجنسان خود بازگشت؛ اما گروه شغالان نیز او را به جمع خود راه ندادند و روی خود را از او برمی‌گرداندند.

شغالی نرمخوی و جهاندیده، نزد شغال خودخواه و فریبکار آمد و گفت: «اگر به آنچه بودی و داشتی قناعت می‌کردی، نه منقار طاووسان بر بدنت فرود می‌آمد و نه نفرتِ همجنسانِ خود را بر می‌انگیختی. آن باش که هستی و خویشتن را بهتر و زیباتر و مطبوع‌تر از آنچه هستی، نشان مده که به اندازه‌ی بود، باید نمود.»

داستان ۲:

ابو وائل گفت: من با دوستم به زیارت سلمان رفتیم و سلمان نان جو و نمک برایمان آورد. دوست من گفت: اگر در این نمک سعتر هم بود بهتر بود. سلمان از نزد ما رفت و آفتابه‌اش را به رهن گذاشت و مقداری سعتر گرفت و آورد. وقتی غذایمان را خوردیم دوست من گفت: شکر خداوند که ما را قناعت بخشید (و با قناعت غذا خوردیم)

سلمان گفت: اگر به روزی خود قانع بودید آفتابه من به رهن نمی‌رفت.

خلاصه چهار کتاب آسمانی(۳)

ترک شهوت

ادامه پست قبلی

قال امیرالمومنین علیه السلام:

قَرَأْتُ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَت مِنْ کُلِّ کِتَابٍ کَلِمَهً . . . وَ مِنَ الزَّبُورِ مَنْ تَرَکَ الشَّهَوَاتِ سَلِمَ من الْآفَاتِ …

تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه‏اى انتخاب کردم:

از زبور این جمله را انتخاب کردم: “هر کس از شهوات دوری کند، از آفات سالم می‌ماند.”

منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه: ۳۴۲

شهوت انواع دارد، مانند:

1/شهوت جنسی

2/شهوت خواب

3/شهوت مال

4/شهوت ریاست

5/شهوت تنوع‌طلبی (در کوتاه مدت وسایل زندگی؛ ماشین؛ تلفن همراه؛ لباس و… را عوض می‌کنند)

خلاصه چهار کتاب آسمانی(۴)

توکل

ادامه پست قبلی

قال امیرالمومنین علیه السلام:

قَرَأْتُ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَت مِنْ کُلِّ کِتَابٍ کَلِمَهً . . . وَ مِنَ الْفُرْقَانِ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه

تورات و انجیل و زبور و قرآن را خواندم و از هر یک کلمه‏اى انتخاب کردم:

از قرآن این جمله را انتخاب کردم: “هر کس به خدا توکل کند، خدا او را کفایت می‌کند.”

منبع: تحریر المواعظ العددیه، صفحه: ۳۴۲

داستان:

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین‌شاه طلبه‌ای در مدرسه مروی تهران بود و بسیار بسیار انسان فقیری بود.

شبی از شدت تهیدستی و گرفتاری به این فکر میوفتد که بالاخره چه باید کرد؟ آیا به مراجع تقلید وقت روی آورم؟ یا نامه‌ای به شاه نوشته و از او کمک بخواهم؟ یا…

سرانجام شب را تا نزدیک سپیده در فکر سپری می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که نباید به انسان‌ها مراجعه کنم و تنها راه این است که نامه‌ای به خدا بنویسم و خواسته‌های خود را بصورت کتبی از او بخواهم.

به همین جهت خالصانه و در اوج اعتماد و امید به خدا، نامه‌ای به درگاه خدای متعال نوشت که نامه او در موزه گلستان تهران تحت عنوان “نامه‌ای به خدا” نگهداری می‌شود.

مضمون نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب خدا!

سلام علیکم

اینجانب بنده شما هستم. از آنجا که شما در قرآن فرموده‌اید:

“و ما من دایه فی الارض الا الله رزقنا” هیچ موجود زنده‌ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده من است،

من هم جنبنده‌ای هستم از جنبندگان شما در روی زمین. و در جای دیگر قرآن فرموده‌اید:

“ان الله لایخلف المیعاد” مسلماً خدا خلف وعده نمی‌کند.

بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم:

1/خانه‌ای وسیع

2/ همسری زیبا و متدین

3/ یک خادم

4/ یک کالسکه و سورچی

5/ یک باغ

6/ مقداری پول برای تجارت

لطفا پس از هماهنگی به من اطلاع دهید.

مدرسه مروی –حجره شماره ۱۶– نظرعلی طالقانی

نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر می‌کند که نامه را کجا بگذارم؟

می‌گوید مسجد خانه خداست. پس به مسجد امام در بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) می‌رود و نامه را در سوراخی در دیوار مسجد قایم می‌کند.

فردای آن روز، ناصرالدین شاه با درباری‌ها می‌خواستند به شکار بروند. کاروان او از جلوی مسجد می‌گذشت. ناگهان به اذن خداوند، باد تندی شروع به وزیدن می‌کند و نامه نظرعلی را روی پای ناصر الدین‌شاه می‌اندازد. ناصرالدین شاه نامه را می‌خواند و شکار را کنسل کرده دستور می‌دهد کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه مروی می‌فرستد و نظرعلی را به کاخ فرا‌می‌خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می‌دهد همه وزرایش جمع شوند و می‌گوید:

“نامه‌ای را برای خدا نوشته بودند، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما هم باید انجامش دهیم“ و دستور می‌دهد همه خواسته‌های نظرعلی یک به یک اجرا شود.

منبع : منبرک فاطمی

بازدید : 7
پنجشنبه 27 فروردين 1404 زمان : 11:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولى‏… [احزاب ۳۳]

ای خانم‌ها! در خانه‏هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید…

«برج» از «بُرج» به معناى خودنمایى است، همان گونه که برج در میان ساختمان‌هاى دیگر جلوه‌ى خاصى دارد.

جاهلیتِ اولى نشان دهنده‌ى ظهور جاهلیت اُخرى است که ما امروز شاهد آنیم. در حدیث نیز آمده است:

« ستکون الجاهلیّه الاخرى» به زودى جاهلیت دیگرى فرا مى‌رسد.

منبع: تفسیر نورالثقلین جلد ۴، صفحه ۹۶۲

اگر در جاهلیت آن روز قتل و آدم کشىوجود داشت، امروز در جنگ‌هاى بزرگ و جهانى کشتارهاى میلیونى انجام مى‌گیرد.

جاهلیت آن روز مدرسه نبود و جنایت انجام مى‌گرفت، امروز با وجود هزاران دانشگاه، مهم‌ترین حقوق انسان‌ها پایمال مى‌شود.

در جاهلیت آن روز فساد و زناجرم بود، اما امروز در مترقّى‌ترین کشورهاى جهان همجنس‌بازى قانونى است.

اگر در جاهلیت آن روز دختر را زنده به گور مى‌کردند، امروز با سقط جنین،هم دختر را نابود مى‌کنند، هم پسر را.

منبع: [تفسیر نور ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب]

به راستی چرا در این قرن به ظاهر مترقّی، این همه جنایت؛ ازجمله سقط جنینانجام می‌شود؟!

توجیه والدینِ جنایت‌کاری که سقط جنینمی‌کنند؛ چیست؟ آیا مهم‌ترین توجیه اینها؛ فقرنیست؟

خداوند در آیه ۳۳ سوره مبارکه اسراء می‌فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ…

فرزندتانرا از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزى مى‌دهیم…

داستانک:

بکر بن صالح گوید: به حضرت کاظم (علیه السلام) نوشتم: من پنج سال است که از بچه‌دار شدن خوددارى کرده‌ام که همسرم فرزند نمى‌خواهد و مى‌گوید بواسطه فقر؛ تربیت فرزند مشکل است؟

امام جواب نوشت: بچه‌دار شو که خداوند روزیش دهد (اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْزُقُهُمْ)

منبع: [کافی جلد ۶، صفحه ۳]

منبع : منبرک

بازدید : 7
سه شنبه 25 فروردين 1404 زمان : 14:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

سید الکریم.عالم برجسته سادات حسنی امشب وفات مردی از سلاله سادات است که با وفاتش شهر ری را کربلای ایران می‌کند و آوازه حسن خلق و ولایتمداری‌اش تا ابد نقل محافل خواهد شد. از همین روست که در برخی روایات ثواب زیارت او برابر با ثواب زیارت امام حسین(ع) دانسته شده است. کسی که در ایران مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم(ع) است و از سادات حسنی و از راویان حدیث این مرز و بوم؛ نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسد. عظمت روایات عبدالعظیم حسنی(ع) از آن جهت است که ایشان در عمر بابرکت خود، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و نقل است که ایمان خویش را بر امام‌هادی(ع) عرضه داشت و در زمان آن امام همام وفات یافت تا حرمش در شهر ری، زیارتگاه شیعیان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام باشد. این عالم فرزانه که به شیوایی راوی حدیث و روایات متقن از امام هم‌عصر خود بود در تمام مراحل زندگی به تربیت شاگردان و تعلیم شیعیان پرداخت و شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده تا سندی محکم برای تمام نسل‌ها باشد. در عظمت و بزرگی ایشان همین بس که امام‌هادی(ع) در سفری که عبدالعظیم(ع) به سامرا داشت، او را تصدیق کرد. امام‌هادی(ع) وی را این‌گونه خطاب می‌کند: «یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی... تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کرده‌ای... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند» زیارت مرقد و بارگاه ایشان ثوابی همسان کربلای اباعبدالله‌الحسین(ع) دارد. وفات سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تسلیت باد.

بازدید : 7
سه شنبه 25 فروردين 1404 زمان : 14:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران

نبی مکرم اسلام (ص) روزی که بر سر و صورتش شکمبه شتر ریختند با دست مبارک شکمبه را پاک می‌کرد و مردم را می‌نگریست. حمزه چون این صحنه دید بر غیرتش برخورد و اسلام آورد که امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «حمزه عموی ما به خاطر این غیرت بهشتی است.»

غیرت از کلمه غیر مشتق می‌شود؛ یعنی انسان نسبت به خانواده خود و دوستان و آشنایان بی‌تفاوت نباشد و زمان نیاز از آنها حمایت کند و بلا و خطر دیگران و اغیار را از آنها دور نماید. این امر بسیار پسندیده است. به غیرت «حمیت» نیز گفته می‌شود که از حما یا گرمی‌مشتق است؛ یعنی انسان گرمابخش و پشتوانه‌ی خانواده و دوستان و آشنایان باشد. غیرت بر چهار نوع است: غیرت سرزمینی:انسان چون ناموسش در یک سرزمین زندگی می‌کند آن را در برابر خطر و آسیب اغیار حفظ کند؛ چون اگر سرزمین آسیب ببیند، آسیب دیدن ناموس و دین هم قطعی است. پس غیرت سرزمینی یا عرق پرچم ارزشمند است و کسی که در دفاع از آن کشته شود شهید است و حتی کفار نیز به کشته‌شدگان دفاع از سرزمین خود شهید می‌گویند و ارزش می‌دهند.

غیرت دینی:انسان دین را از حمله و خطر دیگران حفظ کند. کسی که در دین انسان شبهه ایجاد می‌کند یا دین دیگری را برای هم‌ دین‌های وی تبلیغ می‌کند و سعی در جذب هم ‌کیشان او دارد، انسان با غیرت نشان دادن و دفاع منطقی از دین خود مانع شود پایه‌های دین او سست شود یا هم‌کیشان او از دین او خارج شوند. این دفاع از دین باید از طریق جهاد علمی‌و تقویت اعتقادات دینی برای حاضر شدن برای بحث در کنار عمل صحیح به دین برای حفظ آبروی دین و بالا بردن وجه دین حاصل می‌شود نه با جنگ و مناقشه.

غیرت ناموسی:انسان برای حفظ ناموس خود از نگاه و دست یازیدن اغیار و اجانب باید غیرت نشان دهد. این امر صرفاً به کشیدن خط و نشان به همسر یا دختر ممکن نیست. مرد باید با تلاش شبانه‌روزی و مجاهدت برای کسب حلال غیرت نشان دهد؛ تا ناموس او به خاطر فقر مورد آسیب دیگران قرار نگیرد. یک مرد گاهی با غیرت زیاد و بی‌عقلی باعث از بین رفتن غیرت می‌شود. مردی که کسی را سر غیرت بیش از حد می‌کشد، باعث می‌شود زندانی شود و ناموس او برای کسب رضایت خانواده مقتول، دست التماس به اغیار بگشاید یا بر اثر قطع درآمد و گرسنگی مجبور به کار در بیرون شود و غیرت آن مرد آسیب ببیند. مردی که دنبال ناموس دیگران و هوس‌بازی است باعث می‌شود همسرش از او کینه ببندد و در کوچکترین فرصت با حاشیه امن، با مرد غیری رابطه برقرار کند تا انتقام بگیرد و غیرت متلاشی می‌شود.

غیرت خانوادگی:فردی در برابر مشکلات خانواده خود غیرت دارد، وقتی می‌بیند برادرش معتاد شده است او را مجبور به بستری شدن در کمپ ترک اعتیاد کرده تا همسر او بر اثر نیاز به اغیار نروند یا مردی دامادشان فوت کرده مرتب به خواهر خود سر می‌زند و کمک مالی می‌کند تا اغیار به خاطر فقر به خانواده او نزدیک نشوند.

تعصب با غیرت متفاوت است. تعصب بر عکس غیرت که پسندیده است، مذموم است. تعصب به چیزی می‌گویند که انسان بدون علت به دنبال دفاع از یک اشتباه در یکی از خانواده و اعضای آن باشد.

مثال: کسی برادرش با کسی دعوا کرده است و مقصر برادر اوست اما از برادر خود بی‌دلیل دفاع می‌کند و سعی در توجیه ضرب و شتم کردن برادرش دارد. یا مردی می‌بیند خواهرش با شوهرش بد رفتاری می‌کند، بر روی حقیقت چشم می‌پوشد و از خواهر خود دفاع کرده و داماد را تهدید می‌کند. تعصب از افراط در غیرت هم حاصل می‌شود. مردی که بدبین و شکّاک است نسبت به همسر خود تعصب دارد که در مجلسی شرکت نکند و همیشه در خانه باشد. حقیر مرد متعصبی دیده‌ام که پنجره‌های خانه خود را دیوار کشیده است تا مبادا کسی از بالای دیواری یا خانه دیگری زن او را ببیند.

منبع : منبرک فاطمی‌

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 3
  • بازدید کننده امروز : 4
  • باردید دیروز : 27
  • بازدید کننده دیروز : 28
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 35
  • بازدید ماه : 2478
  • بازدید سال : 4006
  • بازدید کلی : 4022
  • کدهای اختصاصی